Total search result: 301 (6 milliseconds) |
ارسال یک معنی جدید |
|
|
|
|
Menu
|
English |
Persian |
Menu
|
|
enforcement of a judgment U |
اجرای حکم |
|
|
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
|
Search result with all words |
|
|
use U |
اجرای چیزی |
|
|
uses U |
اجرای چیزی |
|
|
dump U |
چاپ محل هایی که محتوای آنها در حین اجرای برنامه تغییر کرده است |
|
|
dump U |
نرم افزاری که اجرای برنامه را متوقف میکند وضعیت داده و برنامههای مربوطه را بررسی میکند و برنامه مجدداگ شروع میکند |
|
|
desk U |
اجرای خشک برنامه |
|
|
desks U |
اجرای خشک برنامه |
|
|
tempo U |
سرعت اجرای نتها به صورت ضربه در دقیقه .2- |
|
|
tempos U |
سرعت اجرای نتها به صورت ضربه در دقیقه .2- |
|
|
basic U |
نرم افزاری که اجرای سطح پایین و ابتدایی سخت افزار و مدیریت فایل را کنترل میکند |
|
|
basics U |
نرم افزاری که اجرای سطح پایین و ابتدایی سخت افزار و مدیریت فایل را کنترل میکند |
|
|
condition U |
ثباتی که حاوی وضعیت CPU پس از اجرای آخرین دستور است |
|
|
job U |
خواندن دستورات کنترل ار از منبع ورودی و اجرای آنها |
|
|
job U |
دستورات کنترل کار یا برنامه کوتاه که پیش از اجرای برنامه باز میشود و سیستم را طبقه نیاز برنامه تنظیم میکند |
|
|
jobs U |
خواندن دستورات کنترل ار از منبع ورودی و اجرای آنها |
|
|
jobs U |
دستورات کنترل کار یا برنامه کوتاه که پیش از اجرای برنامه باز میشود و سیستم را طبقه نیاز برنامه تنظیم میکند |
|
|
machine U |
کمترین دوره زمانی CPU برای اجرای یک دستور |
|
|
machined U |
کمترین دوره زمانی CPU برای اجرای یک دستور |
|
|
machines U |
کمترین دوره زمانی CPU برای اجرای یک دستور |
|
|
stop U |
دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند |
|
|
stopped U |
دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند |
|
|
stopping U |
دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند |
|
|
stops U |
دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند |
|
|
swap U |
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی |
|
|
swapped U |
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی |
|
|
swaps U |
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی |
|
|
swopped U |
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی |
|
|
swopping U |
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی |
|
|
swops U |
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی |
|
|
executive U |
دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود |
|
|
executive U |
برنامه اصلی در سیستم کامپیوتر که اجرای سایر برنامه ها را کنترل میکند |
|
|
executives U |
دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود |
|
|
executives U |
برنامه اصلی در سیستم کامپیوتر که اجرای سایر برنامه ها را کنترل میکند |
|
|
test U |
اجرای برنامه با داده آزمایش برای اطمینان از صحت کار نرم افزار |
|
|
test U |
اجرای آزمایش یک وسیله یا برنامه برای اطمینان از صحت کار آن |
|
|
tested U |
اجرای برنامه با داده آزمایش برای اطمینان از صحت کار نرم افزار |
|
|
tested U |
اجرای آزمایش یک وسیله یا برنامه برای اطمینان از صحت کار آن |
|
|
tests U |
اجرای برنامه با داده آزمایش برای اطمینان از صحت کار نرم افزار |
|
|
tests U |
اجرای آزمایش یک وسیله یا برنامه برای اطمینان از صحت کار آن |
|
|
allocation U |
سیستمی که در آن منابع در حین اجرای برنامه و نه پیش از آن اختصاص داده می شوند |
|
|
allocations U |
سیستمی که در آن منابع در حین اجرای برنامه و نه پیش از آن اختصاص داده می شوند |
|
|
launch U |
اجرای حمله شروع عملیات |
|
|
launch U |
شروع یا اجرای یک برنامه |
|
|
launched U |
اجرای حمله شروع عملیات |
|
|
launched U |
شروع یا اجرای یک برنامه |
|
|
launches U |
اجرای حمله شروع عملیات |
|
|
launches U |
شروع یا اجرای یک برنامه |
|
|
launching U |
اجرای حمله شروع عملیات |
|
|
launching U |
شروع یا اجرای یک برنامه |
|
|
halt U |
دستور برنامه که باعث توقف اجرای دستوات CPU میشود تا مجددا تنظیم شود و یا تا وقتی که شروع مجدد شود |
|
|
halted U |
دستور برنامه که باعث توقف اجرای دستوات CPU میشود تا مجددا تنظیم شود و یا تا وقتی که شروع مجدد شود |
|
|
halts U |
دستور برنامه که باعث توقف اجرای دستوات CPU میشود تا مجددا تنظیم شود و یا تا وقتی که شروع مجدد شود |
|
|
fetch U |
رویدادهای لازم برای بازیابی , کد گشایی و اجرای دستور ذخیره شده در حافظه |
|
|
fetched U |
رویدادهای لازم برای بازیابی , کد گشایی و اجرای دستور ذخیره شده در حافظه |
|
|
fetches U |
رویدادهای لازم برای بازیابی , کد گشایی و اجرای دستور ذخیره شده در حافظه |
|
|
language U |
نرم افزاری که به کاربر امکان وارد کردن برنامه به زبان خاص و سپس اجرای آن میدهد |
|
|
languages U |
نرم افزاری که به کاربر امکان وارد کردن برنامه به زبان خاص و سپس اجرای آن میدهد |
|
|
cancel U |
متوقف کردن یک فرآیند یا دستور پیش از اجرای کامل |
|
|
cancelling U |
متوقف کردن یک فرآیند یا دستور پیش از اجرای کامل |
|
|
cancels U |
متوقف کردن یک فرآیند یا دستور پیش از اجرای کامل |
|
|
hand U |
سیستم جاری که عملوند عملیات را با اجرای دستورات از طریق صفحه کلید کنترل میکند |
|
|
handing U |
سیستم جاری که عملوند عملیات را با اجرای دستورات از طریق صفحه کلید کنترل میکند |
|
|
overlay U |
نرم افزار سیستم که در حین اجرا بار کردن و اجرای بخشهای برنامه را در صورت نیاز مدیریت میکند |
|
|
overlaying U |
نرم افزار سیستم که در حین اجرا بار کردن و اجرای بخشهای برنامه را در صورت نیاز مدیریت میکند |
|
|
overlays U |
نرم افزار سیستم که در حین اجرا بار کردن و اجرای بخشهای برنامه را در صورت نیاز مدیریت میکند |
|
|
attention U |
توجه کافی کردن به اجرای بخشی از برنامه |
|
|
attentions U |
توجه کافی کردن به اجرای بخشی از برنامه |
|
|
manual U |
متنی که حاوی دستورات اجرای یک سیستم یا نرم افزار است |
|
|
signature U |
کد مجوز مخصوص مثل کلمه رمز که به کاربر حق تقدم برای دستیابی به سیستم یا اجرای کار میدهد. |
|
|
signatures U |
کد مجوز مخصوص مثل کلمه رمز که به کاربر حق تقدم برای دستیابی به سیستم یا اجرای کار میدهد. |
|
|
detect U |
خطایی که حین اجرای برنامه تشخیص داده میشود ولی تصحیح نمیشود |
|
|
detected U |
خطایی که حین اجرای برنامه تشخیص داده میشود ولی تصحیح نمیشود |
|
|
detecting U |
خطایی که حین اجرای برنامه تشخیص داده میشود ولی تصحیح نمیشود |
|
|
detects U |
خطایی که حین اجرای برنامه تشخیص داده میشود ولی تصحیح نمیشود |
|
|
involve U |
آغاز با اجرای یک برنامه |
|
|
involves U |
آغاز با اجرای یک برنامه |
|
|
involving U |
آغاز با اجرای یک برنامه |
|
|
math U |
و سرعت اجرای برنامه را افزایش دهد |
|
|
maths U |
و سرعت اجرای برنامه را افزایش دهد |
|
|
concurrently U |
اجرای همزمان |
|
|
task force U |
نیروی اجرای عملیات |
|
|
task forces U |
نیروی اجرای عملیات |
|
|
concurrent U |
اجرای چنیدین برنامه همزمان با اجرا کردن هر بخش کوچک از برنامه به نوبت |
|
|
concurrent U |
نرم افزار سیستم عامل که به چندین برنامه یافعالیت اجازه اجرای همزمان میدهد |
|
|
intelligence U |
1-توانایی پاسخ دادن . 2-توانایی وسیله برای اجرای و پردازش برنامه |
|
|
reprieve U |
تعلیق اجرای مجازات |
|
|
reprieved U |
تعلیق اجرای مجازات |
|
|
reprieves U |
تعلیق اجرای مجازات |
|
|
reprieving U |
تعلیق اجرای مجازات |
|
|
passive U |
وقت کشی بدون اجرای فن |
|
|
passives U |
وقت کشی بدون اجرای فن |
|
|
execution U |
مدت زمان بین اجرای یک دستور |
|
|
execution U |
خطای تشخیص داده شده هنگام اجرای یک برنامه |
|
|
execution U |
1-زمان لازم برای اجرای یک برنامه یا مجموعه دستورات . 2-زمان لازم برای یک سیکل اجرا |
|
|
execution U |
اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند |
|
|
return U |
دستوری که باعث میشود اجرای برنامه ازبرنامه اصلی به زیر تابع برگردد |
|
|
returned U |
دستوری که باعث میشود اجرای برنامه ازبرنامه اصلی به زیر تابع برگردد |
|
|
returning U |
دستوری که باعث میشود اجرای برنامه ازبرنامه اصلی به زیر تابع برگردد |
|
|
returns U |
دستوری که باعث میشود اجرای برنامه ازبرنامه اصلی به زیر تابع برگردد |
|
|
check U |
اجرای خشک یک برنامه |
|
|
checked U |
اجرای خشک یک برنامه |
|
Other Matches |
|
|
chaining U |
اجرای یک برنامه خیلی بزرگ که با اجرای بخشهای کوچکتر در یک زمان |
|
|
real time U |
اجرای چندین کار بلا درنگ همزمان بدون کاهش سرعت اجرای فرایندی |
|
|
Sound Recorder U |
امکانی در ویندوز ماکروسافت که به کاربر امکان اجرای فایلهای صورت ای دیجیتالی یا ضبط صوت روی دیسک و اجرای ویرایش ابتدایی میدهد |
|
|
run duration U |
خطایی که هنگام اجرای برنامه یا وقوع خطا در حین اجرای برنامه تشخیص داده شود |
|
|
pipelines U |
اجرای پردازش دستور دوم در حالی که هنوز پردازش اولی تمام نشده است برای سرعت اجرای برنامه |
|
|
pipeline U |
اجرای پردازش دستور دوم در حالی که هنوز پردازش اولی تمام نشده است برای سرعت اجرای برنامه |
|
|
application of fire U |
اجرای اتش روی هدفهای مورد نظر اجرای اتش |
|
|
feasibility study U |
مطالعه قابلیت اجرای کار بررسی امکان اجرای کار |
|
|
possession money U |
حق الحفظ دستمزدی که در برای اجرای حکم تملیک یا صیانت ملک تملیک شده از طریق اجرای حکم به مامور اجراداده میشود |
|
|
time resolution U |
جزییات زمان اجرای عملیات نشان دادن جزییات اجرای زمانی عملیات |
|
|
performance standard U |
معیارهای عملکرد معیارهای اجرای کار یاعملکرد یکان یا دستگاه معیارهای اجرای کار |
|
|
post attack U |
بعد از اجرای حمله یا تک وقایع بعد از اجرای حمله |
|
|
Sound Blaster U |
و پس اجرای آن |
|
|
run U |
اجرای |
|
|
runs U |
اجرای |
|
|
ground work U |
اجرای فن در خاک |
|
|
execution of judgments U |
اجرای احکام |
|
|
dry run U |
اجرای ازمایشی |
|
|
execution of wills U |
اجرای وصایا |
|
|
parallel run U |
اجرای موازی |
|
|
plan implementation U |
اجرای برنامه |
|
|
post strike U |
بعد از اجرای تک |
|
|
performance of a contract U |
اجرای قرارداد |
|
|
rerun U |
اجرای مجدد |
|
|
machine run U |
اجرای ماشین |
|
|
fulfilment of an obligation U |
اجرای تعهد |
|
|
conduct of fire U |
اجرای تیراندازی |
|
|
conduct of fire U |
اجرای اتش |
|
|
test run U |
اجرای ازماینده |
|
|
auto da fe U |
اجرای رای |
|
|
budget execution U |
اجرای بودجه |
|
|
administration of justice U |
اجرای عدالت |
|
|
carry out the obligations U |
اجرای تعهدات |
|
|
administer justice U |
اجرای عدالت |
|
|
test run U |
اجرای ازمایشی |
|
|
concurrent execution U |
اجرای همزمان |
|
|
program execution U |
اجرای برنامه |
|
|
methode of fire U |
روش اجرای تیراندازی |
|
|
apply a correct holt U |
اجرای فن صحیح کشتی |
|
|
operate U |
دستورات اجرای کامپیوتر |
|
|
operated U |
دستورات اجرای کامپیوتر |
|
|
operates U |
دستورات اجرای کامپیوتر |
|
|
enforcement of a judment U |
اجرای حکم دادگاه |
|
|
concurrent program execution U |
اجرای همزمان برنامه |
|
|
concept of operations U |
روش اجرای عملیات |
|
|
insubordination U |
سرپیچی از اجرای دستور |
|
|
class ii activity U |
اجرای اماد طبقه 2 |
|
|
class i activity U |
اجرای اماد طبقه 1 |
|
|
enforcement of judgement U |
اجرای احکام قضایی |
|
|
checks U |
اجرای خشک یک برنامه |
|
|
launch an attack U |
اجرای حمله شروع تک |
|
|
by the number U |
اجرای فرمان با شماره |
|
|
technique U |
روش یا فن اجرای کار |
|
|
multi tasking U |
اجرای چندین کار |
|
|
task element U |
عنصر اجرای عملیات |
|
|
war game U |
اجرای بازی جنگ |
|
|
self aid U |
اجرای کمکهای اولیه |
|
|
wargaming U |
اجرای بازی جنگ |
|
|
transattack period U |
زمان اجرای تک اتمی |
|
|
techniques U |
روش یا فن اجرای کار |
|
|
administration of a will U |
اجرای وصیت نامه |
|
|
law enforcement U |
اجرای قوانین [حقوقی] |
|
|
legal enforcement U |
اجرای حکم دادگاه |
|
|
final process U |
دستور اجرای حکم |
|
|
pursuance of a plan U |
اجرای نقشه یا طرحی |
|
|
policy instrument U |
ابزار اجرای سیاست |
|
|
implementation of the decisions U |
اجرای قرار [رای] |
|
|
enforcement by writ U |
اجرای حکم دادگاه |
|
|
multitasking U |
اجرای چندین کار |
|
|
suspending U |
به عقب انداختن اجرای حکم |
|
|
ambuscade U |
دام محل اجرای کمین |
|
|
suspend U |
به عقب انداختن اجرای حکم |
|
|
sword dance U |
اجرای رقص در اطراف شمشیر |
|
|
specific performance U |
نحوه اجرای معین در قرارداد |
|
|
suspends U |
به عقب انداختن اجرای حکم |
|
|
execute U |
اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند |
|
|
collectivism U |
اجرای اصول اشتراکی درزندگی |
|
|
operators U |
ترتیب اجرای عملیات ریاضی |
|
|
passed U |
1-اجرای حلقه یک بار. 2-یک عمل |
|
|
passes U |
1-اجرای حلقه یک بار. 2-یک عمل |
|
|
precedence U |
ترتیب اجرای عملیات ریاضی |
|
|
operator U |
ترتیب اجرای عملیات ریاضی |
|
|
concepts U |
تدبیر روش اجرای یک چیز |
|
|
task element U |
قسمت مامور اجرای عملیات |
|
|
executed U |
اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند |
|
|
textbook U |
اجرای حرکت کامل و فنی |
|
|
executing U |
اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند |
|
|
high angle pit U |
چاله مخصوص اجرای تیرقائم |
|
|
to guarantee a contract U |
اجرای قراردادی راضمانت کردن |
|
|
enterprise U |
اقدام به اجرای قوانین کردن |
|
|
enterprises U |
اقدام به اجرای قوانین کردن |
|
|
pass U |
1-اجرای حلقه یک بار. 2-یک عمل |
|
|
mission request U |
درخواست اجرای ماموریت هوایی |
|
|
overlap processing U |
اجرای همزمان فعالیتهای ورودی |
|
|
phased U |
دوره زمانی اجرای برنامه |
|
|
phases U |
دوره زمانی اجرای برنامه |
|
|
staged U |
اجرای به ترتیب یکی پس از دیگری |
|
|
fire time U |
زمان اجرای اتش یا انفجار |
|
|
textbooks U |
اجرای حرکت کامل و فنی |
|
|
concept U |
تدبیر روش اجرای یک چیز |
|
|
guarantee a contract U |
اجرای قراردادی را ضمانت کردن |
|
|
exempted , adressee U |
گیرنده معاف از اجرای دستور |
|
|
executes U |
اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند |
|
|
phase U |
دوره زمانی اجرای برنامه |
|
|
intermittent U |
اجرای تیراندازی بینابین حملات دیگر |
|
|
budgetary control U |
کنترل اجرای بودجه در واحدهای مملکتی |
|
|
adagio |
آهسته و ملایم [اجرای آهنگ باهستگی] |
|
|
immediate U |
روش اجرای یک دستور کامپیوتری پس از ورود |
|
|
e hour U |
وقت مخصوص اجرای عملیات ستادی |
|
|
run duration U |
که زمان اجرای برنامه انجام می شوند |
|
|
interdict U |
ممانعت کردن اجرای عملیات ممانعتی |
|
|
delay position U |
موضع مخصوص اجرای عملیات تاخیری |
|
|
run duration U |
مجوز کاربر برای اجرای یک برنامه |
|
|
task fleet U |
ناوگان مامور اجرای عملیات یا ماموریت |
|
|
rerun U |
اجرای برنامه یا چاپ مجدد کار |
|
|
proponent U |
مقام مسئول اموال یا اجرای کار |
|
|
proponents U |
مقام مسئول اموال یا اجرای کار |
|
|
task group U |
ناو گروه مامور اجرای عملیات |
|
|
microcycle U |
برای دادن زمان اجرای دستورات |
|
|
compile and go U |
بار کردن و اجرای یک برنامه کامپایل |
|
|
command of execution U |
فرمان اجرای عمل یکان اجرایی |
|
|
dynamic U |
تغییراتی که هنگام اجرای برنامه اعمال میشود |
|
|
auto da fe U |
اجرای حکم اعدام ومجازات شخص مرتد |
|
|
dynamically U |
تغییراتی که هنگام اجرای برنامه اعمال میشود |
|
|
lesions U |
زیان حاصله در اثر عدم اجرای عقدی |
|
|
targeted U |
حالت پردازش محاورهای برای اجرای برنامه |
|
|
targeting U |
حالت پردازش محاورهای برای اجرای برنامه |
|
|
targets U |
حالت پردازش محاورهای برای اجرای برنامه |
|
|
targetting U |
حالت پردازش محاورهای برای اجرای برنامه |
|
|
pipelines U |
بنابراین سرعت اجرای برنامه افزایش می یابد |
|
|
target U |
حالت پردازش محاورهای برای اجرای برنامه |
|
|
lesion U |
زیان حاصله در اثر عدم اجرای عقدی |
|
|
pipeline U |
بنابراین سرعت اجرای برنامه افزایش می یابد |
|
|
targetted U |
حالت پردازش محاورهای برای اجرای برنامه |
|
|
compile U |
زمان اجرای برنامه که دستورات کامپایل می شوند |
|
|
esorow U |
سندرسمی که اجرای ان موکول به تحقق شرطی باشد |
|
|
compiled U |
زمان اجرای برنامه که دستورات کامپایل می شوند |
|
|
get round the law U |
با کلاه شرعی از اجرای قانون طفره رفتن |
|
|
multi tasking U |
همزمان بدون کم کردن سرعت اجرای پردازنده |
|
|
multitasking U |
همزمان بدون کم کردن سرعت اجرای پردازنده |
|
|
object computer U |
OB بکار می رودکامپیوتری که برای اجرای یک برنامه ECT |
|
|
on the fly U |
در حین اجرای برنامه بدون توقف اجرا |
|
|
compiles U |
زمان اجرای برنامه که دستورات کامپایل می شوند |
|
|
compiling U |
زمان اجرای برنامه که دستورات کامپایل می شوند |
|
|
operation U |
بخشی از حلقه ماشین در حین اجرای دستور |
|
|
executing U |
بخشی از حلقه اجرا در حین اجرای دستور |
|
|
executes U |
بخشی از حلقه اجرا در حین اجرای دستور |
|
|
executed U |
بخشی از حلقه اجرا در حین اجرای دستور |
|
|
preprocess U |
اجرای سازمان ابتدایی و پردازش ساده داده |
|
|
bailiffs U |
مامور اجرای دادگاه بخش معاون کلانتر |
|
|
execute U |
بخشی از حلقه اجرا در حین اجرای دستور |
|
|
bailiff U |
مامور اجرای دادگاه بخش معاون کلانتر |
|
|
software U |
که امکان اجرای کار مشخص را فراهم میکند |
|
|
processor U |
سیستم کامپیوتری با دو پردازندهه برای اجرای سریع تر برنامه |
|
|
transversal U |
اجرای هر جمله از یک برنامه برای اهداف اشکال زدایی |
|
|
to give somebody an ultimatum U |
به کسی آخرین مدت را دادن [برای اجرای قراردادی] |
|
|
user U |
متن همراه یک برنامه که به کاربر کمک میکند در اجرای آن |
|
|
users U |
متن همراه یک برنامه که به کاربر کمک میکند در اجرای آن |
|
|
heian sandan U |
اجرای هم زمان دو تکنیک اوچی اوکه و گدان باری |
|
|
cpu U |
مدت زمانی که بازیابی و اجرای دستور طول می کشد |
|
|
force rendezvous U |
نقطه الحاق هواپیماها یاکشتیها برای اجرای عملیات |
|
|
black cap U |
کلاهی که هنگام اجرای حکم اعدام برسرمحکوم گذارند |
|
|
assembler U |
کد شی ای که در یک اجرای اسمبلی از برنامه اصلی ایجاد شده است |
|
|
aircraft turn around U |
اماده کردن هواپیما برای پرواز یا اجرای عملیات |
|
|
runs U |
اجرای مجموعهای دستورات یا برنامه ها یا توابع توسط کامپیوتر |
|
|
colds U |
روشن کردن کامپیوتر یا اجرای برنامه از نقط ه شروع آن |
|
|
run U |
اجرای سیستم با فرفیت کمتر در صورت بروز خطا |
|
|
path U |
مسیر ممکن یا مجموعه رویدادها یا دستورات در اجرای یک برنامه |
|
|
paths U |
مسیر ممکن یا مجموعه رویدادها یا دستورات در اجرای یک برنامه |
|
|
dual U |
سیستم کامپیوتری با دو پردازنده برای اجرای سریع تر برنامه |
|
|
boot U |
اجرای مجموعهای از دستورالعمل ها برای رسیدن به موقعیت مط لوب |
|
|
coldest U |
روشن کردن کامپیوتر یا اجرای برنامه از نقط ه شروع آن |
|
|
colder U |
روشن کردن کامپیوتر یا اجرای برنامه از نقط ه شروع آن |
|
|
runs U |
اجرای سیستم با فرفیت کمتر در صورت بروز خطا |
|
|
cold U |
روشن کردن کامپیوتر یا اجرای برنامه از نقط ه شروع آن |
|
|
run U |
اجرای مجموعهای دستورات یا برنامه ها یا توابع توسط کامپیوتر |
|
|
executed U |
رویدادهای لازم برای بازیابی کد گشایی و اجرای دستورات حافظه |
|
|
executes U |
دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه |
|
|
breaks U |
عمل یا کلید انتخاب شده برای توقف اجرای یک برنامه |
|
|
armstrong U |
سیستم اجرای فرامین مربوط به مسلح کردن ماسوره موشکها |
|
|
executing U |
دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه |
|
|
executing U |
رویدادهای لازم برای بازیابی کد گشایی و اجرای دستورات حافظه |
|
|
break U |
عمل یا کلید انتخاب شده برای توقف اجرای یک برنامه |
|
|
executed U |
دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه |
|
|
boot up U |
اجرای خودکار مجموعهای از دستورالعمل ها در ROM پس از روشن شدن کامپییوتر |
|
|
intercept point U |
نقطه پیش بینی شده برای اجرای رهگیری هوایی |
|
|
multi tasking U |
توانایی سیستم کامپیوتری برای اجرای دو یا چند برنامه همزمان |
|
|
recoverable error U |
نوع خطا که امکان ادامه اجرای برنامه پس ازرویدادن ان میدهد |
|
|
booting U |
اجرای خودکار مجموعهای از دستورالعمل ها در ROM پس از روشن شدن کامپییوتر |
|
|
execute U |
رویدادهای لازم برای بازیابی کد گشایی و اجرای دستورات حافظه |
|
|
executes U |
رویدادهای لازم برای بازیابی کد گشایی و اجرای دستورات حافظه |
|
|
execute U |
دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه |
|
|
jam session U |
اجرای اهنگهای طرب انگیز بوسیله ارکسترهای بزرگ و نوازندگان فراوان |
|
|
supervening impossibility of performance U |
غیر ممکن شدن اجرای قراردادبه دلیل دخالت وقایع غیرمترقبه |
|
|
production run U |
اجرای یک برنامه اصلاح شده که بطور معمول اهدافش راباتمام می رساند |
|
|
gremial U |
پارچهای که اسقف هنگام اجرای برخی ایین هاروی دامن میاندازد |
|
|
multimedia U |
CP که قط عات لازم برای اجرای نرم افزار چند رسانهای دارد |
|
|
frustration U |
غیر ممکن شدن اجرای قراردادبه دلیل دخالت وقایع غیرمترقبه |
|
|
fairness U |
شرایطی که تا اجرای هر عمل درخواستی در سیستم در یک محدوده زمان باقی می ماند |
|
|
duplication check U |
بررسی ای که لازمه اش یکسان بودن نتایج دو اجرای مستقل یک عملیات میباشد |
|