English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 301 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
enforcement of a judgment U اجرای حکم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
use U اجرای چیزی
uses U اجرای چیزی
dump U چاپ محل هایی که محتوای آنها در حین اجرای برنامه تغییر کرده است
dump U نرم افزاری که اجرای برنامه را متوقف میکند وضعیت داده و برنامههای مربوطه را بررسی میکند و برنامه مجدداگ شروع میکند
desk U اجرای خشک برنامه
desks U اجرای خشک برنامه
tempo U سرعت اجرای نتها به صورت ضربه در دقیقه .2-
tempos U سرعت اجرای نتها به صورت ضربه در دقیقه .2-
basic U نرم افزاری که اجرای سطح پایین و ابتدایی سخت افزار و مدیریت فایل را کنترل میکند
basics U نرم افزاری که اجرای سطح پایین و ابتدایی سخت افزار و مدیریت فایل را کنترل میکند
condition U ثباتی که حاوی وضعیت CPU پس از اجرای آخرین دستور است
job U خواندن دستورات کنترل ار از منبع ورودی و اجرای آنها
job U دستورات کنترل کار یا برنامه کوتاه که پیش از اجرای برنامه باز میشود و سیستم را طبقه نیاز برنامه تنظیم میکند
jobs U خواندن دستورات کنترل ار از منبع ورودی و اجرای آنها
jobs U دستورات کنترل کار یا برنامه کوتاه که پیش از اجرای برنامه باز میشود و سیستم را طبقه نیاز برنامه تنظیم میکند
machine U کمترین دوره زمانی CPU برای اجرای یک دستور
machined U کمترین دوره زمانی CPU برای اجرای یک دستور
machines U کمترین دوره زمانی CPU برای اجرای یک دستور
stop U دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند
stopped U دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند
stopping U دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند
stops U دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند
swap U توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swapped U توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swaps U توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swopped U توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swopping U توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swops U توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
executive U دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
executive U برنامه اصلی در سیستم کامپیوتر که اجرای سایر برنامه ها را کنترل میکند
executives U دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
executives U برنامه اصلی در سیستم کامپیوتر که اجرای سایر برنامه ها را کنترل میکند
test U اجرای برنامه با داده آزمایش برای اطمینان از صحت کار نرم افزار
test U اجرای آزمایش یک وسیله یا برنامه برای اطمینان از صحت کار آن
tested U اجرای برنامه با داده آزمایش برای اطمینان از صحت کار نرم افزار
tested U اجرای آزمایش یک وسیله یا برنامه برای اطمینان از صحت کار آن
tests U اجرای برنامه با داده آزمایش برای اطمینان از صحت کار نرم افزار
tests U اجرای آزمایش یک وسیله یا برنامه برای اطمینان از صحت کار آن
allocation U سیستمی که در آن منابع در حین اجرای برنامه و نه پیش از آن اختصاص داده می شوند
allocations U سیستمی که در آن منابع در حین اجرای برنامه و نه پیش از آن اختصاص داده می شوند
launch U اجرای حمله شروع عملیات
launch U شروع یا اجرای یک برنامه
launched U اجرای حمله شروع عملیات
launched U شروع یا اجرای یک برنامه
launches U اجرای حمله شروع عملیات
launches U شروع یا اجرای یک برنامه
launching U اجرای حمله شروع عملیات
launching U شروع یا اجرای یک برنامه
halt U دستور برنامه که باعث توقف اجرای دستوات CPU میشود تا مجددا تنظیم شود و یا تا وقتی که شروع مجدد شود
halted U دستور برنامه که باعث توقف اجرای دستوات CPU میشود تا مجددا تنظیم شود و یا تا وقتی که شروع مجدد شود
halts U دستور برنامه که باعث توقف اجرای دستوات CPU میشود تا مجددا تنظیم شود و یا تا وقتی که شروع مجدد شود
fetch U رویدادهای لازم برای بازیابی , کد گشایی و اجرای دستور ذخیره شده در حافظه
fetched U رویدادهای لازم برای بازیابی , کد گشایی و اجرای دستور ذخیره شده در حافظه
fetches U رویدادهای لازم برای بازیابی , کد گشایی و اجرای دستور ذخیره شده در حافظه
language U نرم افزاری که به کاربر امکان وارد کردن برنامه به زبان خاص و سپس اجرای آن میدهد
languages U نرم افزاری که به کاربر امکان وارد کردن برنامه به زبان خاص و سپس اجرای آن میدهد
cancel U متوقف کردن یک فرآیند یا دستور پیش از اجرای کامل
cancelling U متوقف کردن یک فرآیند یا دستور پیش از اجرای کامل
cancels U متوقف کردن یک فرآیند یا دستور پیش از اجرای کامل
hand U سیستم جاری که عملوند عملیات را با اجرای دستورات از طریق صفحه کلید کنترل میکند
handing U سیستم جاری که عملوند عملیات را با اجرای دستورات از طریق صفحه کلید کنترل میکند
overlay U نرم افزار سیستم که در حین اجرا بار کردن و اجرای بخشهای برنامه را در صورت نیاز مدیریت میکند
overlaying U نرم افزار سیستم که در حین اجرا بار کردن و اجرای بخشهای برنامه را در صورت نیاز مدیریت میکند
overlays U نرم افزار سیستم که در حین اجرا بار کردن و اجرای بخشهای برنامه را در صورت نیاز مدیریت میکند
attention U توجه کافی کردن به اجرای بخشی از برنامه
attentions U توجه کافی کردن به اجرای بخشی از برنامه
manual U متنی که حاوی دستورات اجرای یک سیستم یا نرم افزار است
signature U کد مجوز مخصوص مثل کلمه رمز که به کاربر حق تقدم برای دستیابی به سیستم یا اجرای کار میدهد.
signatures U کد مجوز مخصوص مثل کلمه رمز که به کاربر حق تقدم برای دستیابی به سیستم یا اجرای کار میدهد.
detect U خطایی که حین اجرای برنامه تشخیص داده میشود ولی تصحیح نمیشود
detected U خطایی که حین اجرای برنامه تشخیص داده میشود ولی تصحیح نمیشود
detecting U خطایی که حین اجرای برنامه تشخیص داده میشود ولی تصحیح نمیشود
detects U خطایی که حین اجرای برنامه تشخیص داده میشود ولی تصحیح نمیشود
involve U آغاز با اجرای یک برنامه
involves U آغاز با اجرای یک برنامه
involving U آغاز با اجرای یک برنامه
math U و سرعت اجرای برنامه را افزایش دهد
maths U و سرعت اجرای برنامه را افزایش دهد
concurrently U اجرای همزمان
task force U نیروی اجرای عملیات
task forces U نیروی اجرای عملیات
concurrent U اجرای چنیدین برنامه همزمان با اجرا کردن هر بخش کوچک از برنامه به نوبت
concurrent U نرم افزار سیستم عامل که به چندین برنامه یافعالیت اجازه اجرای همزمان میدهد
intelligence U 1-توانایی پاسخ دادن . 2-توانایی وسیله برای اجرای و پردازش برنامه
reprieve U تعلیق اجرای مجازات
reprieved U تعلیق اجرای مجازات
reprieves U تعلیق اجرای مجازات
reprieving U تعلیق اجرای مجازات
passive U وقت کشی بدون اجرای فن
passives U وقت کشی بدون اجرای فن
execution U مدت زمان بین اجرای یک دستور
execution U خطای تشخیص داده شده هنگام اجرای یک برنامه
execution U 1-زمان لازم برای اجرای یک برنامه یا مجموعه دستورات . 2-زمان لازم برای یک سیکل اجرا
execution U اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند
return U دستوری که باعث میشود اجرای برنامه ازبرنامه اصلی به زیر تابع برگردد
returned U دستوری که باعث میشود اجرای برنامه ازبرنامه اصلی به زیر تابع برگردد
returning U دستوری که باعث میشود اجرای برنامه ازبرنامه اصلی به زیر تابع برگردد
returns U دستوری که باعث میشود اجرای برنامه ازبرنامه اصلی به زیر تابع برگردد
check U اجرای خشک یک برنامه
checked U اجرای خشک یک برنامه
Other Matches
chaining U اجرای یک برنامه خیلی بزرگ که با اجرای بخشهای کوچکتر در یک زمان
real time U اجرای چندین کار بلا درنگ همزمان بدون کاهش سرعت اجرای فرایندی
Sound Recorder U امکانی در ویندوز ماکروسافت که به کاربر امکان اجرای فایلهای صورت ای دیجیتالی یا ضبط صوت روی دیسک و اجرای ویرایش ابتدایی میدهد
run duration U خطایی که هنگام اجرای برنامه یا وقوع خطا در حین اجرای برنامه تشخیص داده شود
pipelines U اجرای پردازش دستور دوم در حالی که هنوز پردازش اولی تمام نشده است برای سرعت اجرای برنامه
pipeline U اجرای پردازش دستور دوم در حالی که هنوز پردازش اولی تمام نشده است برای سرعت اجرای برنامه
application of fire U اجرای اتش روی هدفهای مورد نظر اجرای اتش
feasibility study U مطالعه قابلیت اجرای کار بررسی امکان اجرای کار
possession money U حق الحفظ دستمزدی که در برای اجرای حکم تملیک یا صیانت ملک تملیک شده از طریق اجرای حکم به مامور اجراداده میشود
time resolution U جزییات زمان اجرای عملیات نشان دادن جزییات اجرای زمانی عملیات
performance standard U معیارهای عملکرد معیارهای اجرای کار یاعملکرد یکان یا دستگاه معیارهای اجرای کار
post attack U بعد از اجرای حمله یا تک وقایع بعد از اجرای حمله
Sound Blaster U و پس اجرای آن
run U اجرای
runs U اجرای
ground work U اجرای فن در خاک
execution of judgments U اجرای احکام
dry run U اجرای ازمایشی
execution of wills U اجرای وصایا
parallel run U اجرای موازی
plan implementation U اجرای برنامه
post strike U بعد از اجرای تک
performance of a contract U اجرای قرارداد
rerun U اجرای مجدد
machine run U اجرای ماشین
fulfilment of an obligation U اجرای تعهد
conduct of fire U اجرای تیراندازی
conduct of fire U اجرای اتش
test run U اجرای ازماینده
auto da fe U اجرای رای
budget execution U اجرای بودجه
administration of justice U اجرای عدالت
carry out the obligations U اجرای تعهدات
administer justice U اجرای عدالت
test run U اجرای ازمایشی
concurrent execution U اجرای همزمان
program execution U اجرای برنامه
methode of fire U روش اجرای تیراندازی
apply a correct holt U اجرای فن صحیح کشتی
operate U دستورات اجرای کامپیوتر
operated U دستورات اجرای کامپیوتر
operates U دستورات اجرای کامپیوتر
enforcement of a judment U اجرای حکم دادگاه
concurrent program execution U اجرای همزمان برنامه
concept of operations U روش اجرای عملیات
insubordination U سرپیچی از اجرای دستور
class ii activity U اجرای اماد طبقه 2
class i activity U اجرای اماد طبقه 1
enforcement of judgement U اجرای احکام قضایی
checks U اجرای خشک یک برنامه
launch an attack U اجرای حمله شروع تک
by the number U اجرای فرمان با شماره
technique U روش یا فن اجرای کار
multi tasking U اجرای چندین کار
task element U عنصر اجرای عملیات
war game U اجرای بازی جنگ
self aid U اجرای کمکهای اولیه
wargaming U اجرای بازی جنگ
transattack period U زمان اجرای تک اتمی
techniques U روش یا فن اجرای کار
administration of a will U اجرای وصیت نامه
law enforcement U اجرای قوانین [حقوقی]
legal enforcement U اجرای حکم دادگاه
final process U دستور اجرای حکم
pursuance of a plan U اجرای نقشه یا طرحی
policy instrument U ابزار اجرای سیاست
implementation of the decisions U اجرای قرار [رای]
enforcement by writ U اجرای حکم دادگاه
multitasking U اجرای چندین کار
suspending U به عقب انداختن اجرای حکم
ambuscade U دام محل اجرای کمین
suspend U به عقب انداختن اجرای حکم
sword dance U اجرای رقص در اطراف شمشیر
specific performance U نحوه اجرای معین در قرارداد
suspends U به عقب انداختن اجرای حکم
execute U اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند
collectivism U اجرای اصول اشتراکی درزندگی
operators U ترتیب اجرای عملیات ریاضی
passed U 1-اجرای حلقه یک بار. 2-یک عمل
passes U 1-اجرای حلقه یک بار. 2-یک عمل
precedence U ترتیب اجرای عملیات ریاضی
operator U ترتیب اجرای عملیات ریاضی
concepts U تدبیر روش اجرای یک چیز
task element U قسمت مامور اجرای عملیات
executed U اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند
textbook U اجرای حرکت کامل و فنی
executing U اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند
high angle pit U چاله مخصوص اجرای تیرقائم
to guarantee a contract U اجرای قراردادی راضمانت کردن
enterprise U اقدام به اجرای قوانین کردن
enterprises U اقدام به اجرای قوانین کردن
pass U 1-اجرای حلقه یک بار. 2-یک عمل
mission request U درخواست اجرای ماموریت هوایی
overlap processing U اجرای همزمان فعالیتهای ورودی
phased U دوره زمانی اجرای برنامه
phases U دوره زمانی اجرای برنامه
staged U اجرای به ترتیب یکی پس از دیگری
fire time U زمان اجرای اتش یا انفجار
textbooks U اجرای حرکت کامل و فنی
concept U تدبیر روش اجرای یک چیز
guarantee a contract U اجرای قراردادی را ضمانت کردن
exempted , adressee U گیرنده معاف از اجرای دستور
executes U اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند
phase U دوره زمانی اجرای برنامه
intermittent U اجرای تیراندازی بینابین حملات دیگر
budgetary control U کنترل اجرای بودجه در واحدهای مملکتی
adagio آهسته و ملایم [اجرای آهنگ باهستگی]
immediate U روش اجرای یک دستور کامپیوتری پس از ورود
e hour U وقت مخصوص اجرای عملیات ستادی
run duration U که زمان اجرای برنامه انجام می شوند
interdict U ممانعت کردن اجرای عملیات ممانعتی
delay position U موضع مخصوص اجرای عملیات تاخیری
run duration U مجوز کاربر برای اجرای یک برنامه
task fleet U ناوگان مامور اجرای عملیات یا ماموریت
rerun U اجرای برنامه یا چاپ مجدد کار
proponent U مقام مسئول اموال یا اجرای کار
proponents U مقام مسئول اموال یا اجرای کار
task group U ناو گروه مامور اجرای عملیات
microcycle U برای دادن زمان اجرای دستورات
compile and go U بار کردن و اجرای یک برنامه کامپایل
command of execution U فرمان اجرای عمل یکان اجرایی
dynamic U تغییراتی که هنگام اجرای برنامه اعمال میشود
auto da fe U اجرای حکم اعدام ومجازات شخص مرتد
dynamically U تغییراتی که هنگام اجرای برنامه اعمال میشود
lesions U زیان حاصله در اثر عدم اجرای عقدی
targeted U حالت پردازش محاورهای برای اجرای برنامه
targeting U حالت پردازش محاورهای برای اجرای برنامه
targets U حالت پردازش محاورهای برای اجرای برنامه
targetting U حالت پردازش محاورهای برای اجرای برنامه
pipelines U بنابراین سرعت اجرای برنامه افزایش می یابد
target U حالت پردازش محاورهای برای اجرای برنامه
lesion U زیان حاصله در اثر عدم اجرای عقدی
pipeline U بنابراین سرعت اجرای برنامه افزایش می یابد
targetted U حالت پردازش محاورهای برای اجرای برنامه
compile U زمان اجرای برنامه که دستورات کامپایل می شوند
esorow U سندرسمی که اجرای ان موکول به تحقق شرطی باشد
compiled U زمان اجرای برنامه که دستورات کامپایل می شوند
get round the law U با کلاه شرعی از اجرای قانون طفره رفتن
multi tasking U همزمان بدون کم کردن سرعت اجرای پردازنده
multitasking U همزمان بدون کم کردن سرعت اجرای پردازنده
object computer U OB بکار می رودکامپیوتری که برای اجرای یک برنامه ECT
on the fly U در حین اجرای برنامه بدون توقف اجرا
compiles U زمان اجرای برنامه که دستورات کامپایل می شوند
compiling U زمان اجرای برنامه که دستورات کامپایل می شوند
operation U بخشی از حلقه ماشین در حین اجرای دستور
executing U بخشی از حلقه اجرا در حین اجرای دستور
executes U بخشی از حلقه اجرا در حین اجرای دستور
executed U بخشی از حلقه اجرا در حین اجرای دستور
preprocess U اجرای سازمان ابتدایی و پردازش ساده داده
bailiffs U مامور اجرای دادگاه بخش معاون کلانتر
execute U بخشی از حلقه اجرا در حین اجرای دستور
bailiff U مامور اجرای دادگاه بخش معاون کلانتر
software U که امکان اجرای کار مشخص را فراهم میکند
processor U سیستم کامپیوتری با دو پردازندهه برای اجرای سریع تر برنامه
transversal U اجرای هر جمله از یک برنامه برای اهداف اشکال زدایی
to give somebody an ultimatum U به کسی آخرین مدت را دادن [برای اجرای قراردادی]
user U متن همراه یک برنامه که به کاربر کمک میکند در اجرای آن
users U متن همراه یک برنامه که به کاربر کمک میکند در اجرای آن
heian sandan U اجرای هم زمان دو تکنیک اوچی اوکه و گدان باری
cpu U مدت زمانی که بازیابی و اجرای دستور طول می کشد
force rendezvous U نقطه الحاق هواپیماها یاکشتیها برای اجرای عملیات
black cap U کلاهی که هنگام اجرای حکم اعدام برسرمحکوم گذارند
assembler U کد شی ای که در یک اجرای اسمبلی از برنامه اصلی ایجاد شده است
aircraft turn around U اماده کردن هواپیما برای پرواز یا اجرای عملیات
runs U اجرای مجموعهای دستورات یا برنامه ها یا توابع توسط کامپیوتر
colds U روشن کردن کامپیوتر یا اجرای برنامه از نقط ه شروع آن
run U اجرای سیستم با فرفیت کمتر در صورت بروز خطا
path U مسیر ممکن یا مجموعه رویدادها یا دستورات در اجرای یک برنامه
paths U مسیر ممکن یا مجموعه رویدادها یا دستورات در اجرای یک برنامه
dual U سیستم کامپیوتری با دو پردازنده برای اجرای سریع تر برنامه
boot U اجرای مجموعهای از دستورالعمل ها برای رسیدن به موقعیت مط لوب
coldest U روشن کردن کامپیوتر یا اجرای برنامه از نقط ه شروع آن
colder U روشن کردن کامپیوتر یا اجرای برنامه از نقط ه شروع آن
runs U اجرای سیستم با فرفیت کمتر در صورت بروز خطا
cold U روشن کردن کامپیوتر یا اجرای برنامه از نقط ه شروع آن
run U اجرای مجموعهای دستورات یا برنامه ها یا توابع توسط کامپیوتر
executed U رویدادهای لازم برای بازیابی کد گشایی و اجرای دستورات حافظه
executes U دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه
breaks U عمل یا کلید انتخاب شده برای توقف اجرای یک برنامه
armstrong U سیستم اجرای فرامین مربوط به مسلح کردن ماسوره موشکها
executing U دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه
executing U رویدادهای لازم برای بازیابی کد گشایی و اجرای دستورات حافظه
break U عمل یا کلید انتخاب شده برای توقف اجرای یک برنامه
executed U دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه
boot up U اجرای خودکار مجموعهای از دستورالعمل ها در ROM پس از روشن شدن کامپییوتر
intercept point U نقطه پیش بینی شده برای اجرای رهگیری هوایی
multi tasking U توانایی سیستم کامپیوتری برای اجرای دو یا چند برنامه همزمان
recoverable error U نوع خطا که امکان ادامه اجرای برنامه پس ازرویدادن ان میدهد
booting U اجرای خودکار مجموعهای از دستورالعمل ها در ROM پس از روشن شدن کامپییوتر
execute U رویدادهای لازم برای بازیابی کد گشایی و اجرای دستورات حافظه
executes U رویدادهای لازم برای بازیابی کد گشایی و اجرای دستورات حافظه
execute U دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه
jam session U اجرای اهنگهای طرب انگیز بوسیله ارکسترهای بزرگ و نوازندگان فراوان
supervening impossibility of performance U غیر ممکن شدن اجرای قراردادبه دلیل دخالت وقایع غیرمترقبه
production run U اجرای یک برنامه اصلاح شده که بطور معمول اهدافش راباتمام می رساند
gremial U پارچهای که اسقف هنگام اجرای برخی ایین هاروی دامن میاندازد
multimedia U CP که قط عات لازم برای اجرای نرم افزار چند رسانهای دارد
frustration U غیر ممکن شدن اجرای قراردادبه دلیل دخالت وقایع غیرمترقبه
fairness U شرایطی که تا اجرای هر عمل درخواستی در سیستم در یک محدوده زمان باقی می ماند
duplication check U بررسی ای که لازمه اش یکسان بودن نتایج دو اجرای مستقل یک عملیات میباشد
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com